سکته مغزی یک وضعیت پزشکی جدی و تهدیدکننده زندگی است که زمانی رخ میدهد که خونرسانی به بخشی از مغز قطع میشود. این اتفاق معمولاً به دلیل وجود لخته خون است که مسیر خون و اکسیژن را به مغز مسدود میکند. این لختهها اغلب در اثر تصلب شرایین (آترواسکلروز) به وجود میآیند، یعنی تنگی یا انسداد تدریجی رگها توسط رسوبات چربی. این نوع سکته مغزی رایجترین نوع آن است. نوع کمتر رایج آن سکته مغزی خونریزیدهنده (هموراژیک) است که در آن یکی از رگهای خونی مغز پاره میشود.
افرادی که از سکته مغزی جان سالم به در میبرند، معمولاً با مشکلات طولانیمدت ناشی از آسیب مغزی مواجه میشوند. آنها ممکن است در تفکر، استدلال، آگاهی و حافظه دچار مشکل شوند. اگر درمان و توانبخشی مناسب انجام شود، مغز میتواند بخشی از عملکرد خود را حفظ کرده و به مرور خود را بازسازماندهی کند. این مسیر بهبود دشوار است و شامل یادگیری مجدد مهارتها، بهبود هماهنگی بدنی و حفظ عملکردهای شناختی میشود.
بهترین تمرینها برای بهبود پس از سکته مغزی، تمرینات توانبخشی شناختی هستند. این تمرینها شامل فعالیتهایی فکری و بازیهای مبتنی بر مدل های شناختی هستند که انعطافپذیری ذهن و مهارتهای تصمیمگیری را تقویت میکنند. این تمرینها نقش کلیدی در بازیابی عملکردهای شناختی مانند حافظه، حل مسئله، سرعت پردازش و تمرکز دارند و در مسیر بهبودی بیماران بسیار مؤثرند.
تمرینات شناختی نقش بسیار مهمی در توانبخشی بیماران سکته مغزی دارند، ولی برای مؤثر بودن باید بهطور مداوم انجام شوند. پس از سکته مغزی، مغز شروع به بازسازی مسیرهای عصبی جدید میکند تا نواحی آسیبدیده را دور بزند؛ این فرآیند را “انعطافپذیری عصبی” یا نوراپلاستیسیته مینامند. عملکردها به نواحی سالم مغز منتقل میشوند تا آسیب ناشی از سکته جبران شود.
تمرین مغز پس از سکته به نام توانبخشی پس از سکته مغزی شناخته میشود که شامل مجموعهای از درمانهاست که برای کمک به حرکت، گفتار، قدرت و مهارتهای زندگی روزمره طراحی شدهاند. هدف اصلی آن بازیابی استقلال فرد و بهبود کیفیت زندگی اوست.
این فرآیند شامل گفتاردرمانی، بهویژه برای مشکلات گفتاری و بلع (دیسفاژی) است.
طبق آمار کتابخانه ملی پزشکی آمریکا، حدود ۴۰٪ بیماران پس از سکته دچار نقص عملکردی میشوند و ۱۵ تا ۳۰٪ آنها دچار اختلالات شدید حرکتی، حسی، شناختی، درکی یا زبانی میشوند.
توانبخشی مداوم و حرفهای تأثیر زیادی بر روند بهبودی دارد و تمریناتی که زود پس از سکته آغاز شوند، اثربخشی بیشتری دارند. این برنامهها باید متناسب با شرایط هر فرد طراحی شوند تا دقیقاً به نواحی آسیبدیده توجه شود.
از آنجا که اختلالات شناختی معمولاً چالشبرانگیزترین پیامد سکته هستند، افرادی که درگیر مشکلات حافظه و تمرکز هستند میتوانند با تمرینات شناختی مانند پازل و بازیهای حافظهای، به بهبود عملکرد ذهنی و مدیریت بهتر وظایف روزانه برسند.
تمرینهای پیش از سکته معمولاً با هدف حفظ سلامتی عمومی انجام میشوند (مثلاً ورزشهای هوازی، تقویت عضلات و…). اما تمرینهای پس از سکته هدفمند بوده و برای بازیابی عملکردهای خاصی طراحی شدهاند که در اثر سکته آسیب دیدهاند، مانند گفتاردرمانی، فیزیوتراپی و تمرینات شناختی.
مطالعات نشان دادهاند که این تمرینها به بهبود عملکردهای حرکتی و زندگی روزمره کمک میکنند. مثلاً مقالهای در Journal of Stroke نشان داده که برنامههای توانبخشی فشرده تأثیر قابل توجهی بر بهبود عملکرد دارند.
تمرینهای شناختی برای تقویت تواناییهایی مانند حافظه، سرعت پردازش، حل مسئله، زبان و عملکردهای اجرایی طراحی میشوند. هدف آنها به چالش کشیدن مغز در فضایی حمایتی است.
نمونههایی از این تمرینات عبارتاند از:
هیچ تمرین خاصی به تنهایی مؤثرترین نیست، زیرا برنامه توانبخشی باید متناسب با نیازهای هر فرد طراحی شود. برای مثال، اگر مشکل حافظه یا گفتار دارند، تمرکز باید بر آن حوزه باشد.
با این حال، تمریناتی مانند جدول کلمات متقاطع، موسیقیدرمانی، و تمرینهای حرکتی مانند پیادهروی از جمله تمرینات توصیهشده هستند.
این تمرینات با تحریک نوراپلاستیسیته به مغز کمک میکنند تا مسیرهای جدیدی بسازد و عملکردهای از دسترفته را جبران کند.
موسیقیدرمانی میتواند چندین بخش مغز را فعال کند. گوش دادن به موسیقی باعث تحریک قشر شنوایی، نواحی حافظه و احساسات میشود. این روش باعث بهبود عملکردهایی مانند حافظه، تمرکز و عملکرد اجرایی شده و استرس و اضطراب را کاهش میدهد.
تمریناتی مانند گوش دادن به آهنگهای موردعلاقه بیمار، خواندن دستهجمعی با مراقبین و یادآوری خاطرات از طریق موسیقی از جمله فعالیتهای مؤثر هستند.
فعالیتهای هنری مانند:
این تمرینات باید با توانایی فرد تطبیق داده شوند و به مرور پیچیدهتر شوند تا به بهبود کمک کنند.
در صورت نیاز به مشاوره تخصصی در زمینه توانبخشی سکته مغزی با ما تماس بگیرید:
۰۲۱۸۸۸۰۲۰۶۳