دکتر محمدرضا شالبافان استادیار روانپزشکی گروه روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و عضو هیئت مدیره انجمن روانپزشکی ایران است و در حال حاضر مسئولیت ریاست کلینیک مغز و شناخت را برعهده دارد.
استاد عزیز، ابتدا انتصاب شایسته شما به عنوان ریاست کلینیک مغز و شناخت را تبریک میگوییم. این مسئولیت را چطور ارزیابی میکنید؟
سلام عرض میکنم خدمت شما و مخاطبان این مصاحبه. خب همانطور که میدانید کلینیک مغز و شناخت به صورت مشترک بین موسسه آموزش عالی علومشناختی و دانشگاه علومپزشکی ایران، در راستای ارتقای فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و درمانی مرتبط با مباحث شناختی راهاندازی شده و در حال توسعه بوده است. الحمدلله در این سالها زیرساختهای بسیار خوبی در رابطه با تامین ابزارهای ارزیابی شناختی، ابزارهای ارتقای شناختی و… ایجاد شده است و همچنین در این سالها کلینیک از حضور متخصصان برجسته که عمدتاً از اعضای هیات علمی دانشگاههای علومپزشکی شهر تهران هستند، بهره برده و میبرد و این روند به طور کلی در حال تسریع است. بر این اساس، من به عنوان یک روانپزشک عضو هيأت علمی دانشگاه علومپزشکی ایران قطعاً تلاش خواهم کرد که سرعت این روندها و فعالیتهای علمی را افزایش دهم. بهویژه در تلاش خواهم بود تا حضور بالینگرانی که به خدمترسانی به بیماران میپردازند و همچنین امکان فعالیتهای آموزشی و پژوهشی را تسهیل میکنند، بیشتر کنم. قطعاً در این مسیر کمک اعضای هیئت علمی دانشگاههای علومپزشکی شهر تهران به خصوص دانشگاه ایران را خواستارم.
آقای دکتر، کلینیک مغز و شناخت جایگاه ویژهای دارد. هم از طرفی به مسائل آموزشی و هم از طرفی به مسئله درمان میپردازد. همچنین کلینیک شتابدهندهای مخصوص حوزه شناختی در درون خودش جای داده است. شما برای این مرکز چه برنامههایی دارید؟
همانطور که شما گفتید، کلینیک مغز و شناخت جایگاه منحصر به فردی دارد. به نظر من چیزی که در این سالها میشد خیلی بیشتر به آن فکر کرد، در واقع ظرفیتی است که کمتر به کار گرفته شده است یعنی همین ارتباط با بدنه مردمی و بیماریابی. البته این فعالیت نه صرفاً فعالیت درمانی بلکه کاملاً ایجادکننده زیرساخت فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بسیار ارزشمندی است. محل کلینیک، جایی است که برای اقشار مختلف جامعه بسیار در دسترس است: نزدیکی به مترو، اتوبوس و حملونقل عمومی. همچنین نزدیکی آن به مراکز دولتی و ادارات میتواند به ما کمک کند که ما به آموزش عمومی و بیماریابی در متن جامعه بپردازیم.در واقع کلینیک در مرکز شهر و ارتباط با تمامی اقشار است. شتابدهندهها و مراکز رشد نیز به خوبی میتوانند خلإها را پر کنند و ایدههای نوآورانه توسط دانشجویان و فارغالتحصیلان سالهای اخیر رشتههای مرتبط در آنها مطرح شوند و مسائل را پیگیری کنند.
آقای دکتر، شما هیئت علمی آموزشی دانشگاه علومپزشکی ایران در رشته روانپزشکی هستید. در کلینیک مغز و شناخت و در فعالیتهای درمانی که تاکنون داشته، بخش روانپزشکی کمرنگ بوده است. با حضور شما، آیا این فعالیتها تغییری خواهد کرد؟ و منظور شما از آموزش چیست؟ منظور شما آموزش دانشگاهی و حضور دستیاران و دانشجویان بالینی را خواهیم داشت یا چیز دیگری منظور است؟
از مدتها پیش همکاران ما مثل خانم دکتر میرفاضلی در کلینیک مغز و شناخت فعال بودهاند و فعالیتهای خوب و درخشان شایان تقدیری داشتهاند و همچنان از حضورشان بهرهمندیم. یک روانپزشک در هر جایی وارد شود خواهد کوشید که به قشر عظیم بیماران روانپزشکی کمک کند. طبق آخرین آمار حدود ۲۵درصد جامعه ایران دچار اختلال نیازمند درمان روانپزشکی هستند و این قشر گستردهای است. از مدتها پیش هم ما شاهد بودیم که بسیاری از بیمارانی که با شکایات گوناگون به متخصصان مختلف مراجعه میکردهاند، به نحوی دچار بیماریهای روانپزشکی (نظیر افسردگی، اضطراب و وسواسهای گوناگون) بودهاند. پس قطعاً من تلاش خواهم کرد که در کنار سایر درمانگران سایر رشتهها، به بیماران روانپزشکی کمک کنم. شایان توجه است که بسیاری از بیماریهای روانپزشکی بهویژه افسردگی جزؤ عوامل خطر جدی آسیبهای بعدی شناختی نظیر آلزایمر و دمانس هستند و غربالگری و درمان آنها میتواند به بهبود وضع شناختی جامعه کمک کند. همچنین این مسئله به آشنایی خانوادهها با قابلیتهای رشتههای مختلف در این حوزه کمک خواهد کرد. این یکی از وظایف ماست که با بهرهگیری از رسانهها و فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی به این مهم بپردازیم. این مخصوصا یکی از آموختههای ما از دوران کروناست که ما میتوانیم از آموزشهای مجازی بهره ببریم.
در کشور ما با توجه به امکانات مختلف آموزشی موجود در مراکز آموزش عالی، گاهی اوقات حتما مثل بسیاری از جاهای دنیا، نیاز است که افراد فارغالتحصیل رشتهها، مداوماً تحت آموزش قرار بگیرند. مخصوصاً به این دلیل که مباحث علوم شناختی، مباحث بسیار پویایی هستند و نیازمندند تا به صورت مداوم آموخته شوند. از طرف دیگر بعضی از رشتههای مرتبط با بیماریهای شناختی، بیماریهای روانپزشکی و بیماریهای مغز و اعصاب توسط دانشگاههایی ارائه میشود که به نظر میرسد کاستیهایی در آموزش دارند و این کاستیها میبایست توسط خود افراد پر شود تا بتوانند مهارتهای قابل قبول و توانمندیهای قابل قبولی برای ورود به بازار کار و خدمات پیدا کنند. کلینیک مغز و شناخت با استفاده از اساتید مجرب و اعضای هیئت علمی برجسته این حوزه میتواند نقش بسیار مناسبی در این میانه بازی کند.
در خصوص ارتباط با گروههای آموزشی، من فکر میکنم این قابلیت کاملاً وجود دارد که کلینیک پذیرای دستیاران روانپزشکی و مغز و اعصاب باشد. فضای آموزشی و ابزارهای ما کاملاً باب طبع گروههای آموزشی است و استقبال میکنند و ما هم استقبال میکنیم و در حال رایزنی هستیم. خوشبختانه مسائل مرتبط با حوزه شناختی کاملا در کوریکولوم آموزشی رشتههایی نظیر روانپزشکی و حتی فلوشیپهایی نظیر فلوشیپهای طب سالمندان وجود دارد.
صحبت پایانی؟
من از این فرصت مجدد استفاده میکنم و از اساتید محترم دانشگاههای سراسر کشور و بهویژه دانشگاههای تهران دعوت میکنم که در این راستا ما را یاریگر باشند. تجربه آموزش مجازی به ما این را آموخت که میتوانیم از تجربه اساتید سراسر کشور و حتی اساتید خارج از کشور برای افزایش توانایی آموزشی کلینیک بهره ببریم و از ایشان دعوت میکنم تا به ما کمک کنند. همچنین از دانشجویانی که احساس میکنند که فضای کلینیک مغز و شناخت میتواند به آموزش بهتر و بیشتر ایشان کمک کند هم دعوت میکنم تا بیشتر با ما همراه باشند و چه از نظر فعالیتهای آموزشی و چه از نظر فعالیتهای پژوهشی، و چه زیر نظر اساتید خودشان و چه زیر نظر اساتید کلینیک، با ما همراه باشند تا بتوانیم بستری مناسب برای توسعهی آموزشی، پژوهشی و درمانی بیماریهای مرتبط با مغز و شناخت در کشور ایجاد کنیم که نهایتاً ثمره آن چیزی جز ارتقای سلامت مردم عزیزمان و همچنین ارتقای علمی ایران عزیز در منطقه و جهان نخواهد بود.